ما ايرانی بی تبعيض می خواهيم

پايگاه رسمی شبکهء جهانی سکولارهای سبز برای دموکراسی و آزادی در ايران

                            

دومین انتخابات شورای هماهنگی

و گذشته و آیندء شبکهء سکولار دموکرات های سبز

کامبیز باسطوت

بازگشت به صفحهء اول

 

شبکه سکولار دمکرات ها دومین انتخابات شورای هماهنگی خود را با موفقیت برگزار کرد. تغییرات ترکیب این شورای رهبری امیدوار کننده و معقول است. سه شخصیت سیاسی جدید وارد شورا شدند که دو نفر از آنها از بانوان فعال شبکه هستند. از بين همهء اعضاء شبکه، 106 نفز از 278 هموندی که دارای حق رأی بودند برای انتخاب هشت نفر عضو شورای هماهنگی و دو  نفر عضو هيئت بازرسان و سه هموند جایگزین از میان شانزده نامزد انتخاباتی رأی دادند. اولین نکته ای را که این انتخابات نشان می دهد تداوم شبکهء سکولار ـ دمکرات ها است که تنها تشکیلات سیاسی سازمان یافته منسجم با مرام نامه و برنامهء سیاسی معین است. شبکه تنها سازمان سیاسی است که به علاقه مندان برای مبارزه با رژیم ضد مردمی و ایرانی جمهوری اسلامی فرصت می دهد تا انرژی سیاسی خود را برای هدفی آشکار و ملموس در چشم انداز افق سیاسی بکار ببرند.

سالی که گذشت سالی بود که شبکه فعالیت رسمی داشت و با اولین انتخابات آشکار شبکه آغاز شد و با دومین انتخابات شورای هماهنگی بپایان رسید. این سالی انباشته از تلاش های گسترده برای وسعت دادن به جنبش سکولار دمکرات ها در خارج و تجربهء سیاسی و تشکیلاتی بود. در این غربیل زمانی سیاسی یک ساله دوستانی از شبکه جدا شدند و دوستان جدیدی به آن ملحق شدند و در این جریان سیاسی اهداف شبکه برای هموندان آن روشن تر و آشکار تر فرموله شد و در نتیجهء آن انسجام شبکه افزایش قابل ملاحظه ای یافت. شبکه به دمکرات های ساکن خارج از کشور چار چوب تشکیلاتی سیاسی را داد تا بتوانند در سرنوشت سیاسی آینده ایران اثر بگذارند و نقش خود را در آن بازی کنند. شبکه به ایرانیان سکولار دمکرات مقیم خارج این فرصت را میدهد تا اندیشه سیاسی انفرادی خود را به آوائی جمعی تبدیل کنند که میتواند در آینده ایران تعیین کننده باشد. کنش شبکه سکولار دمکرات ها ماورای شکوه و زاری از رژیم جمهوری اسلامی دشمن مردم است و برای انحلال آن برنامه ریزی روشن و عملی را پیشنهاد می کند. اساس نامه شبکه برای آزادی، دمکراسی، و نابود کردن انواع تبعیض های مذهبی، جنسی و قومی مقررات مستحکمی دارد و بدور از عوام فریبی های سیاسی انتزائی و اهداف پنهان است.

 

با توجه به گذشته کوتاه شبکه که در حدود دو سال است، تغییرات قابل ملاحظه ای در هموندان آن مشاهده می شود. آنجه بیشتر از همه جلب نظر میکند ترک شخصیت های سیاسی شناخته شده زیادی از مؤسسین شبکه است. بیرون رفتن این شخصیت های شناخته شده از شبکه سکولار دمکرات ها جائی خالی را ایجاد کرد که با کوشندگان سیاسی ناشناخته اما متعهد به کار تشکیلاتی سیاسی پر شد. از 32 نفر مؤسسین شبکه تنها هفت نفر از آنها هنوز در شبکه هستند. اولین انتخابات شبکه بوسیله 30 نفر از این برگزیدگان سیاسی برای تشکیل شورای هماهنگی موقت آن برگزار شد و از یازده نفر برگزیدگان تنها دو نفر هنوز در شورای هماهنگی هستند (دکتر نوری علا و جناب حسین بر). شبکه در هر صورت به پیشروی خود ادامه داد و در اولین انتخابات با داشتن اندکی کمتر از دویست نفر هموند دارای حق رأی و رأی اندکی کمتر از 100 نفر اولین شورای هماهنگی شبکه تشکیل شد. این شورای هماهنگی با شایستگی شبکه را رهبری کرد و آن را آن به دومین شورای هماهنگی با تغییراتی در هموندان تشکیل دهنده آن می سپارد. این شورا احتمالاً بکار شورای تدارکات یا هماهنگی و گنگره ملی در هر جهت سامان خواهد داد.

در سالی که گذ شت شبکه با انتقادات خصمانه و دوستانهء زیادی روبرو شد و هموندان آن تلاش کردند پاسخ های قانع کننده و مستدل نه تنها به انتقاد کندگان بلکه برای افکار عمومی که دارای حساسیت سیاسی هستند بدهند. خصمانه ترین انتقادها از طرف کسانی پیش کشیده شد که اصولاً وجود تشکیلات شبکه را زیر پرسش بردند و آن را مضر به حال مبارزات داخلی ضد رژیم اسلامی ارزیابی کردند. این برخورد خصمانه برای آلترناتیو سیاسی که شبکه سکولار دمکرات ها ارائه می داد بیشر توسط دو گروه سیاسی، یکی اصلاح طلبان مذهبی پناهنده شده به خارج و دیگری کمونیست های انحصار طلب سکولاریسم و لائیسم شکل می گرفت. در هر صورت هر دو گروه مخالفت آشکاری به وجود یک انتخاب سیاسی تشکیلاتی برای ایرانیان مقیم خارج داشتند، با وجود اینکه حق ایرانیان مقیم خارج برای یک تشکیلات سیاسی از روان دمکراسی خواهی برخوردار است، این دو گروه که خود را مدعیان دمکراسی خواهی اعلان می کنند این حق را انکار می کنند. با اینکه این دو گروه در مخالفت و تبلغات منفی بر ضد شبکه همسنگر بودند و هستند اما ریشهء این مخالفت سیاسی آنها کاملاً متفاوت است. از آنجا که مقاومت شبکه سکولار دمکرات ها در برابر کار شکنی های سیاسی این دو گروه از اهمیت زیادی برخوردار و مانند مرگ و زندگی برای شبکه است سزاوار می باشد هر کدام از آنها جداگانه بررسی شود.

محتوای سیاسی شبکه و برنامه سیاسی آن  شامل اعتقاد به دمکراسی و آزادی، سکولاریسم، انحلال جمهوری اسلامی، تمامیت ارضی ایران و حکومت غیر متمرکز و همچنین در نهایت تشکیل یک آلترناتیو سیاسی بر باورهای ذکر شده بدون وابستگی به ایدیولوژی خاصی است. این محتوای سیاسی اجزائی را داراست که دو نیروی سیاسی مذهبی و کمونیست، که هر دو در نهایت تمامیت خواه هستند، اراده کرده اند که از رشد آن جلوگیری کنند. طبیعی است که یک نیروی سیاسی که در گوهر خود دمکرات است از جانب یک نیروی سیاسی که در سرشت خود دیکتاتور است تحمل نشود. اگر به تاریخ معاصر ایران از انقلاب مشروطیت به بعد توجه کنیم، و حتی پیش از آن، دمکرات ها همواره با اتحاد نیروهای دیکتاتور سرشت درگیر شده اند و انگ های متفاوتی به آنها زده شده است. آنچه نظر تاریخ ورزان روزگار معاصر ایران را جلب نکرده است فرصت های از دست رفتهء رشد نیروهای دمکراسی خواه در سپهر سیاسی تاریخ ایران بوده است. شکل گرفتن رژیم جمهوری در دوران انقلاب مشروطیت بوسیله اسلام سیاسی با شکست روبرو شد. در دوران آزادی و دمکراسی 1320 تا 1332 که بکمک غربی ها دمکراسی مشروطیت زندگی دوباره یافت، بیشترین حمله ها به و سوء استفاده ها از دمکراسی حاکم بر ایران  توسط کمونیست ها و فدائیان اسلام شد. همچنین چنانچه یکی از نیروهای پایان بخش به این دوران دمکراسی غایب بودند، بدین معنی که اگر دکتر مصدق و یارانش برای ادامهء دمکراسی ایران بیشتر از ملی شدن نفت آنطور که آنها میخواستند اهمیت می دادند و یا اگر حزب توده و کمونیست ها آنچنان نوکر روس ها نبودند کودتای ارتش به کمک اسلامی ها هرگز اتفاق نمی افتاد که اسلامی ها با میل آن را کلاً به عهده آمریکا و انگلیس می گذارند. تا وقتی که خطر کمونیست ها زیاد بود اسلامی ها هرگز شاه را رها نکردند. و آخرین بار نیروهای دیکتاتور خواه در انقلاب 1357 با اتحاد مقدس خود توانستند رژیم مشروطیت و دولت بختیار را نابود کنند.

شبکه سکولار دمکرات ها در حال حاضر با همان نیروهای سنتی دیکتاتور خواه روبرو ست که پیشینیان اش با آن روبرو شدند و شکست خوردند. در میان ایرانیان مقیم خارج، شبکه فضائی را در سپهر سیاسی اشغال کرده و آلترناتیوی را ارائه داده است که جای اسلام سیاسی و کمونیست ها را بشدت تنگ کرده است. سکولار دمکرات ها باید بدانند که نیروهای سیاسی دیکتاتور خواه با تمام اختلافاتی که در گوهر سیاسی خود با هم دارند این را بخوبی می دانند که یک نیروی آزادی خواه و دمکرات در صورت نیرومند شدن برای همیشه نیروهای دیکتاتور خواه را از شانس حاکمیت محروم خواهد کرد برای همین همواره در روبرو شدن با دمکرات ها جبهه واحدی را تشکیل می دهند. اگر اسلام سیاسی در جبهه روبرو با سکولار دمکرات ها در حال جنگ است سکولار های چپ نقش ستون پنجم اسلام سیاسی را در میان آنها دارند و پشت جبهه آن را تضعیف می کند.

سالی تعین کننده برای شبکه در پیش است؛ سالی که معین می نماید انتظارهای سیاسی آن از سایر نیروهای سیاسی مخالف جمهوری اسلامی چقدر مبتنی بر واقعیت است و کدام نیروی سیاسی منافع و بقای خود را در اتحاد با شبکه می بیند. در آیندهء نزدیک دگرگونی های سیاسی بزرگی  خواهد بود که شبکه می تواند در آن نقش تعین کننده ای بازی کند. همینطور شبکه می تواند بیش از این به گفتمان سیاسی در میان سیایت ورزان شکل بدهد. شبکه با تجربهء تشکیلاتی و سیاسی که اندوخته است می تواند با اتکا به واقع گرائی بیشتر و دوری از توهم های سیاسی کردار خود را تطبیق دهد. موضع گیری های سیاسی افراد و گروها در برابر شبکه تقریباً آشکار و معین شده است. اسلامی های اصلاح طلب برای روش سنتی زندگی خود با تجدد و دمکراسی در حال ستیز هستند و هنوز آن انقلاب مذهبی که مسيحیت را از استبداد تفتیش عقاید ارتودکسی و کاتولیک رها کرد در آن اتفاق نیفتاده است. کمونیست های ایرانی دهه ها است که چیز جدیدی نیاموخته اند و هنوز طبل جنگ طبقاتی و مبارزهء ضد امپریالیستی را، که در واقع جنگ با دمکراسی های غربی است، می کوبند. اتحاد چپ و اسلامی ها یک اشتباه و یا تاکتیک نیست بلکه اتحادی استراتژیک بر ضد دشمن واحدی است که پرچم دمکراسی و آزادی را افراشته است.

 

تا بحال بزرگترین دست آورد شبکه سکولار دمکرات ها تدام آن بوده است و برای اینکه شبکه بتواند با نیروهای سیاسی اسلامی و کمونیستی رقابت کند به این تداوم و پیوند آن به دمکرات های انقلاب مشروطیت شدیداً نیاز دارد. امید شبکه به پيدايش ایرانی سکولار دمکرات امیدی است که گذشتهء آن به انقلاب مشروطیت می رسد و امیدی نیست که قابل بر باد دادن باشد.